کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

گذشتم از تو

و تنها از من 

خاطره ای خواهد ماند

در ناخودآگاهِ سال هایِ بی مهری ات


چمدان در دست 

دور می شوم از تو

دورِ

دورِ

دور......


به اینجای شعر که رسیدید

آهسته قدم بردارید

شاعر 

ساعت ها پشت این واژه

گریسته است



نظرات 1 + ارسال نظر
م.خ. شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 03:10 ب.ظ

نبینم اشکات رو بانو
:((
:-((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد