کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید



ما مرد نیستیم که نیازی به زندگی ابدی داشته باشیم . 
ما زنیم و برای ما یک لحظه بودن با مردی که به او عشق می ورزیم ، بهشت جاودانه است . 
و لحظه جدایی ، جهنمی همیشگی . 
اینجا بر روی همین زمین است 
که ما زنان ابدیت را زیست می کنیم ...
  

پی نوشت: حیف که این دنیا برای من جهنم شده با جدایی از تو!!!
نظرات 1 + ارسال نظر
م.خ. یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 02:07 ب.ظ

نگارا مردم از هجرت بیا اخر به بالینم
که از دستم رود جانا، قرار و صبر دیرینم

دم آ خر بیا امشب به حال زار من بنگر
نگاهت، چون دم عیسی بود داروی تسکینم

بهشت جاودان من سر کوی تو می‌باشد
که عشق تو مرا دین است و شوق توست آیینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد