کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

یه دل شکوندم

ترانه یه دل شکوندم از زبان ح...  

یه روزی یه جایی یه دل شکوندم

یکی عاشقم شد به پاش نموندم

چه آسون چه راحت ازش گذشتم

دلم رو به قلبی دیگه سپردم

پریشون و گریون و دل شکسته

هنوزم به هیچکی دلی نبسته

چقدر می گفت دوباره دوباره برگرد

چه روزا که بی من تنهایی سر کرد

اما حالا که دارم فکر می کنم می بینم انگار

اونیکه باخته بازی رو فقط من بودم اینبار

حتی یه بار نشد که بعد از اون عشق و ببینم

از شدت عشق از رو لبی بوسه بچینم

پشیمونم پشیمونم من دیگه بی تو نه نمی تونم

نمی خونم نمی خونم من دیگه جز برای تو نمی خونم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد