باز امشب کنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هیچ کس تلخی لبخند مرا درک نکرد
های های دل دیوانه من پنهانی است
من چه مشتاقانه پی دیوار نگاهت به دنبال عشق میگشتم و من باز هم به امید توست که مینویسم و من به هیچ کس نگفته ام که لمس دوباره دستان مهربانت تنها امید بودنم است
؟؟؟