کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

تقدیم به تو همیشگی قلبم

تقدیم به تو همیشگی قلبم

تو نبودی و من با عشق نا آشنا بودم
تو نبودی و در نهان جان دلم جایت خالی بود
تو نبودی و باز به تو وفادار بودم
تو نبودی و جز تو هیچ کس را به حریم قلبم راه ندادم
و تو آمدی.از دوردستها
از سرزمین عشق
تو مرا با عشق آشنا کردی
با تو تا عرش دوست داشتن سفر کردم
تو مفهوم عاشق بودن را به من آموختی


با تو کامل شدم
با تو بزرگ شدم
با تو الفبای عشق را اموختم
ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم
به تو و کلبه عاشقمان بالیدم
تو نیمه گمشده ام شدی
حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم
حتی برای لحظه ای از من جدا نشو
بدون تو دستم سرد است
بدون تو آغوشم تهی و لبریز درد است

به حرمت عشقمان
به حرمت لحظات زیبایمان
مرو که بی تو من هیچم
بمان با من
بدان که تا ابد نام تو بر قلبم حک شده
بدان که عشقمان همیشه پاک خواهد ماند
به وفایم ایمان داشته باش
تا به تو نشان دهم معنی واقعی واژه عشق را 

نظرات 1 + ارسال نظر
عطیه دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1387 ساعت 04:40 ب.ظ http://www.hokm1988.blogsky.com

بابا این که باز خرابه ......
دوباره یه پست میادا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد