کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

دکتر شریعتی

بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید هر چیز آن جا جز رنج و پریشانی نباشد.

اما کوری را به خاطر آرامش تحمل نکن! 

 

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با
 
کلاغها می کند پرهایش سفید می
 
ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست
 
داشتن کسی که لایق دوست داشتن
 
نیست اسراف محبت است  

چقدر روح محتاج فرصت هایی ست که در آن هیچ کس نباشد  

 

    اما چه رنجی است لذت ها را تنها
 
بردن و چه زشت است زیبایی ها را
 
تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده
 
ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت
 
تنها بودن سخت تر از کویر است 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد