گروهی از دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که آدمها به عشق نیز معتاد میشوند درست به همان شکلی که به مواد مخدر اعتیاد پیدا میکنند.
گروهی از دانشمندان به سرپرستی لوسی بروان به این نتیجه رسیدهاند که آدمها به عشق نیز معتاد میشوند درست به همان شکلی که به مواد مخدر اعتیاد پیدا میکنند.
به گزارش تیترآنلاین
به نقل از ایسنا، این دانشمندان با استفاده از MRI دریافتند که واکنش مغز
به عشق درست مانند واکنش آن به مواد مخدر است.
محققان با انجام
مطالعه روی 15 فرد عاشق و انجام عکسبرداری از مغز آنان مشاهده کردند که
نوع فعالیت مغز در حین عاشقی شباهت زیادی با زمان اعتیاد به مواد مخدر،
دریافت پاداش و شکلگیری انگیزش دارد.
براون میگوید: عشق رمانتیک در شرایط غم و شادی میتواند به اعتیاد معمولی منجر شود.
یافتههای
ما نشان میدهد که درد و رنج حاصل از شکست در عشق رمانتیک میتواند نقش
اساسی در شیوه زندگی فیزیولوژیک و انداموارگی ما بازی کند
به
گزارش تیترآنلاین، پیش از این نیز مطالعاتی در دانشگاه ایالتی فلوریدا
انجام شده بود که دریافت که ترکیب های شیمیایی موجود در مغز که مسئول
اعتیاد هستند در عشق نیز نقش بازی می کنند.
پژوهشگران گفتند که
پیک شیمیایی موسوم به دوپامین، که مرکز پاداش مغز را تحریک می کند،
دوپامین نقشی کلیدی در جذب مردم به چیزهای لذت بخش مانند غذاهای خوب بازی
می کند. این ماده همچنین باعث می شود فرد معتاد نتواند از هروئین یا
کوکائین پرهیز کند.
کالین ویلسون، از انجمن روانشناسی بریتانیا،
گفت: \'\'عشق احساسی پیچیده است. بدون شک تغییراتی در سطح فیزیولوژی عصبی
روی می دهد، اما مساله تنها به یک ماده شیمیایی خلاصه نمی شود
مگه میشه یه پرنده بمونه بی آب و دونه
مگه میشه که قناری توی بغض آواز بخونه
اگه تو بری ز پیشم من همون قناری میشم
که تو بغض و گریههاشم میگه میخوام با تو باشم
مگه میشه که ستاره توی آسمون نباشه
یا گلی به خاطراتم عطر یاد تو نپاشه
اگه تو بری ز پیشم من همون ستاره میشم
که تو هفتتا آسمونهم نمیخوام بی تو بمونم
مگه میشه ماهیهارو بگیریم از آب چشمه
یا گلهای باغ عشقو بذاریم یه عمری تشنه
اگه تو بری ز پیشم من همون ماهییه میشم
که بدون آب دریا میمیرم بیکسو تنها
مگه میشه گلدونارو بذاریم تو حسرت آب
یا شب قشنگ عاشق بمونه بی نور مهتاب
اگه تو بری ز پیشم من همون گلدونه میشم
که واسه یه قطره آب بکشم حسرت توی خاک
زن به آینه می نگرد.
در آینه تصویری نیست.
آینه فقط تنهایی زن را فریاد می کند...
زن غمگین٬زن تنها٬چشم به دور دست تنهایی اش می دوزد...و در
دل آرزو می کند ای کاش زن نبود...آن هم زنی سرشار از زنانگی...
زنی که خداوند او را تا بینهایت زن آفرید٬معشوق آفرید٬پاک آفرید...
و آینه ٬باز فریاد می کند:ای سراپا عشق و خوبی٬
هیچ مردی لیاقت آن را ندارد که حتی دخترکی خیابان گرد
گوشه ی ناخنش را برای او برهنه کند...
"و این منم٬
زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد..."
چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی, نه غمگساری
نه به انتظار یاری, نه ز یار انتظاریبنگر وفای یاران که رها کنند یاری...
هوشنگ ابتهاج
گاهی اگر توانستی ...
اگر خواستی ...
اگر هنوز نامی از من در سر داشتی... نه در دل !
در کوچه تنهایی من قدمی بگذار...
شلوغیه کوچه ظاهریست...
نترس!
بیا....
نگاهی پرت کن و برو... همین....
اول از همه برایت آرزو مىکنم که عاشق شوى،
و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد،
و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى،
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ......
اما اگر پیش آمد، بدانى چگونه به دور از ناامیدى زندگى کنى،
برایت همچنان آرزو دارم دوستانى داشته باشى،
از جمله دوستان بد و ناپایدار ......
برخى نادوست و برخى دوستدار ......
که دست کم یکى در میانشان بىتردید مورد اعتمادت باشند.
و چون
زندگى بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشى ......
نه کم و نه زیاد ...... درست به اندازه،
تا گاهى باورهایت را مورد پرسش قرار دهند،
که دست کم یکى از آنها اعتراضش به حق باشد ......
تا که زیاده به خود غره نشوى.
و نیز آرزومندم مفید فایده باشى، نه خیلى بیخاصیت ......
تا در لحظات سخت،
وقتى دیگر چیزى باقى نمانده است،
همین مفید بودن کافى باشد تا تو را سرپا نگاه دارد.
همچنین برایت آرزومندم صبور باشى،
نه با کسانى که اشتباهات کوچک مىکنند ......
چون این کار سادهاى است،
بلکه با کسانى که اشتباهات بزرگ و
جبرانناپذیر مىکنند ......
و با کاربرد درست صبوریت براى دیگران نمونه شوى.
و امیدوارم اگر جوان هستى،
خیلى به تعجیل، رسیده نشوى ......
و اگر رسیدهاى، به جوان نمائى اصرار نورزى،
و اگر پیرى، تسلیم ناامیدى نشوى......
چرا که هر سنى خوشى و ناخوشى خودش را دارد و لازم است
بگذاریم در ما جریان یابد.
امیدوارم سگى را نوازش کنى، به پرندهاى دانه بدهى و به آواز یک
سهره گوش کنى، وقتى که آواى سحرگاهیش را سر مىدهد ......
چرا که به این طریق، احساس زیبایى خواهى یافت ......
به رایگان ......
امیدوارم که دانهاى هم بر خاک بفشانى ......
هر چند
خرد بوده باشد ......
و با روییدنش همراه شوى،
تا دریابى در یک درخت چقدر زندگى وجود دارد.
به علاوه امیدوارم پول داشته باشى، زیرا در عمل به آن نیازمندى ......
و سالى یکبار پولت را جلو رویت بگذار و بگویى:
«این مال من است»،
فقط براى اینکه روشن کنى کدامتان ارباب دیگرى است!
و در پایان، اگر مرد باشى، آروزمندم زن خوبى داشته باشى ......
و اگر زنى، شوهر خوبى داشته باشى،
که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان،
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ......
اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد،
دیگر چیزى ندارم برایت آرزو کنم
......